این نطریه، اختلالات عاطفی را نتیجه حوادث و اتفاقات پر تنش میداند. و معتقد است که اینگونه حوادث، فی نفسه علت اصلی تنشهای عاطفی هستند.
مثلا یک شخص غیر متخصص یقین دارد که گریه بچه بخاطر این است که کسی یا چیزی در آن محیط آن را ازار می دهد و به همین دلیل معتقد است همسایه اش به دلیل از دست دادن کار خود، افسرده شده است و یا چون همسرش او را عصبی می کند دیر وقت به خانه باز می گردد.
یک شخص عادی، این نظریه را معقول و منطقی می یابد ...